تمام عیار. درست. مقابل شکسته. کامل عیار، یعنی پولی که عیار آن راست و درست باشد. (ناظم الاطباء) ، مجازاً، بی غش. صحیح. درست: گربود پاسخ تو راست عیار راست گردد مرا چو قد تو کار. نظامی
تمام عیار. درست. مقابل شکسته. کامل عیار، یعنی پولی که عیار آن راست و درست باشد. (ناظم الاطباء) ، مجازاً، بی غش. صحیح. درست: گربود پاسخ تو راست عیار راست گردد مرا چو قد تو کار. نظامی
درستکار، کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، پاک دست، درست کردار، صحیح العمل، برای مثال خواهی که رستگار شوی راست کار باش / تا عیب جوی را نرسد بر تو مدخلی (سعدی۲ - ۶۸۰)
دُرُستکار، کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، پاک دَست، دُرُست کِردار، صَحیحُ العَمَل، برای مِثال خواهی که رستگار شوی راست کار باش / تا عیب جوی را نرسد بر تو مدخلی (سعدی۲ - ۶۸۰)